اگر Dark Souls اول جهانی را به تصویر کشیده که به آرامی به سمت آپوکالیپس در حال حرکت است، Dark Souls 3 جهانی را به نمایش میگذارد که در حال نزولی تبدار و پرشتاب به سوی آن قرار دارد. این بازی به عنوان یک غول بیرحم و پرچالش عمل میکند که بازیکن را وادار میکند تا یک قدم جلوتر برود و بلافاصله مجدداً به عقب رانده شود. با وجود این چالشها، دنیای تاریک و در عین حال زیبا که پر از راز و شگفتی است، هر بار بازیکن را به خود جلب میکند و اشتیاق برای غلبه بر چالشهای سخت و دقیق را در او ایجاد میکند.
هرچند Dark Souls 3 از افتهای گهگاهی فریمریت و چند نبرد رئیس ناامیدکننده رنج میبرد، اما فراتر از این مشکلات، مقیاس حماسی، موانع پرخاشگر و توسعه عمیق افسانههای موجود، این عنوان را به بزرگترین و شدیدترین ماجراجویی Dark Souls تبدیل میکند.
پادشاهی لوتریک و سرزمینهای فراتر از آن، برخی از دیدنیترین مکانها را در تاریخ ساخت شرکت From Software به نمایش میگذارند. علیرغم اینکه بسیاری از مکانها از ایدههای مشابه در عناوین قبلی الهام گرفتهاند (مانند کاتاکومبها و یک باتلاق سمی دیگر)، اما به قدری به خوبی متمایز شدهاند که حس تازگی و انحصاری بودن را منتقل میکنند. در هیچ لحظهای احساس نشد که از جذابیت چشماندازها و جزئیات شگفتانگیز هر محیط کاسته شده باشد. منظرهای خیرهکننده از قلعه قرون وسطایی خرابشدهی دیوار بلند، که نمایی از درهها و کوههای پوشیده از برف اطراف آن را به نمایش میگذارد، به خودی خود جذاب است. در حین مبارزه با موجودات هیجانانگیز و پرخاشگر در باتلاقهای سمی جادهی قربانیان، دلاوری در زندان سرد Irithyll، شبیه به برج Latria، و گم شدن در یک迷خارجی چند طبقهای پر از قفسههای کتاب لعنتی در آرشیو بزرگ تجربه شد.

جهان Dark Souls 3 به خوبی از طبیعت کنجکاو و دقیق بازیکنان پاداش میدهد. هر سطح نه تنها پر از شگفتیهای معماری نفسگیر و تزئینات محیطی دقیق است، بلکه مملو از کارهایی برای انجام و دیدن در هر لحظه نیز هست. اما این مناظر ممکن است بسیار فراتر از آن چیزی باشد که Dark Souls 3 قادر به تحمل آن است افتهای دراماتیک فریمریت (که حتی در یک رایانهی فوقالعاده با دو کارت گرافیک GeForce GTX Titan Z نیز مشاهده شد) باعث میشود برخی از این مناطق شگفتانگیز به آرامی حرکت کنند و گاهی به ۲۰ تا ۲۵ FPS برسند. اما در باقی اوقات، هنگامی که بازی در حالت ۶۰ FPS (فقط بر روی PC) روان اجرا میشود، Dark Souls 3 به یک نمایش فوقالعاده تبدیل میشود.
اکتشاف مکانهای ذکر شده یکی از ارکان این سری است و جهان Dark Souls 3 به خوبی از طبیعت کنجکاو و دقیق بازیکنان پاداش میدهد. بازیکنان میتوانند ساعتها در یک منطقه صرف کنند و با دقت به بررسی هر گوشه تاریک یا جاده فرعی بپردازند و به طور مداوم با یک افشای داستانی جالب، تجهیزات جدید، مینی باسها و حتی مناطق کاملاً پنهان پاداش بگیرند. دیوارهای موهومی بار دیگر به صحنه بازگشته و بازیکنان را به طرز وسوسهانگیزی به ضربه زدن به دندانهها یا آجرهای مشکوک وادار میکنند تا تجهیزات ارزشمندی پیدا کنند. نرخ بازگشت به ازای این تلاشها نیز بسیار بالا بوده، از مراحل ابتدایی تا مراحل پایانی بازی. همچنین، به نظر میرسد که ایپلیکیشنها در این نسخه از بازی به وفور در حال زاد و ولد هستند، زیرا تعداد زیادی از آنها در حال خزیدن و جمعآوری بلورهای درخشان برای ارتقاء سلاحهای خاص به چشم میخورند.
Dark Souls 3 بهطور عمده بازگشتی پیروزمندانه به نوع سفر بزرگ مقیاس و متمرکز بر جهان در Dark Souls 1 است. این عنوان توانسته است بهخوبی ارتباطات داستانی و افسانهای را حفظ کند و در عین حال نوآوریهایی در گیمپلی و طراحی مراحل به ارمغان بیاورد. در کل، Dark Souls 3 با چالشهای فراوان، دنیای جذاب و غنی و روایت داستانی عمیق، به یکی از عناوین کلیدی در این سبک تبدیل شده است.

جهان Dark Souls 3 به اندازه جهان Dark Souls 1 به صورت آزادانه به هم متصل نیست (جایی که میتوان به راحتی بین مناطق با سطح بالا و پایین حرکت کرد)، اما مناطق مختلف همچنان مسیرهای انشعابی خود را به طور یکپارچه با یکدیگر در هم میآمیزند و هزارتوهای پیچیدهای از گذرگاهها و میانبرهایی را ایجاد میکنند که غرق شدن در آنها لذتبخش است. شاید به دلیل همین عدم ارتباط مستقیم، Dark Souls 3 به نسبت بازی اول بزرگتر احساس میشود. مراحل ابتدایی و پایانی بازی به طور مستقیم به هم متصل نیستند و به همین دلیل، هرچه بیشتر به طور خطی از یک مرحله به مرحله دیگر پیشرفت میشود، به نظر میرسد که سفر طولانیتری طی شده است.
پیشرفت در بازی با نقاط عطف عظیمی مشخص میشود که به جهان یک کیفیت یکپارچه میبخشند. در چندین مرحله ابتدایی، امکان حفظ دید بر روی دیوار بلند وجود دارد که از آنجا آغاز شده بود. در حین تلاش برای خاموش کردن یک سری مشعل به عنوان بخشی از فرآیند ورود به یک مبارزه با رئیس، با بالا رفتن از یک نردبان بزرگ از میان سایه درختان انبوه که دید را مسدود کرده بودند، به وضوح میتوان مشاهده کرد که در رابطه با مرحله اول کجا قرار دارد. همچنین، این مکان تقریباً دقیق را نیز از نقطهای دیگر بر روی دیوار بلند به یاد آورده میشود.
این حس قوی از فضا و جغرافیا، طراحی مراحل Dark Souls 3 را فراتر از الگوی نسبتاً ضعیف Dark Souls 2 ارتقا میدهد و بازگشتی عمدتاً پیروزمندانه به نوع سفر بزرگمقیاس و متمرکز بر جهان در Dark Souls 1 را رقم میزند. شاید تنها چیزی که در محیطهای Dark Souls 3 غایب است، چالشهای جالبی از نوع پلتفرمینگ باشد که در مکانهایی مانند قلعه سن و یا غار بلورین Dark Souls 1 مشاهده میشود.
در مجموع، طراحی دقیق مراحل و احساس عمیق جغرافیای بازی به بازیکن این امکان را میدهد که به راحتی در محیطهای مختلف گم شود و از هر زاویهای زیباییهای جهان را کشف کند. این احساس گم شدن در دنیای پیچیده و زیبا، همراه با چالشهای بیپایان بازی، تجربهای بینظیر را فراهم میکند که فراموش نشدنی خواهد بود.

دوستیابی در Dark Souls 3
در طول Dark Souls 3 شخصیتهای جالب زیادی برای ملاقات وجود دارد، برخی جدید و برخی دیگر بازگشتهاند. صداپیشگی همچون همیشه عالی است و شخصیتها دیالوگهای زیادی برای بیان دارند که امکان اجرای انیمیشنهای جدید و ارائه نکات مفید درباره جهان و نقش بازیکن در آن را فراهم میکند. این ویژگیها عموماً باعث میشوند شخصیتها به عنوان بخشی از زنجیرهای از شخصیتهای عجیب و دوستداشتنی سری Souls شناخته شوند. مانند بازیهای گذشته، داستانهای جانبی NPCها همچنان معماهایی هستند که در طول ماجرای طولانی باید حل شوند، بنابراین در اولین تجربه ۳۵ ساعته، تمامی این داستانها به پایان نرسیدند. تعدادی از شخصیتها به دلیل عدم ملاقات در برخی مناطق یا نادیده گرفتن شرایط خاص، از بین رفتند. اما با توجه به روح واقعی Dark Souls، حتی مرگ هم پاداشهایی دارد: این پایانیهای تراژیک، معمولاً جالب و غیرمنتظره به جزئیات داستانی دیگر پیوند میخورند یا اشیای جدیدی را معرفی میکنند.
در آینده به دنبال پیگیری این داستانهای جانبی با دقت بیشتری خواهیم بود، اما نگرانیهایی درباره چند باگ که در اولین تجربه مواجه شدیم وجود دارد. در اوایل بازی، شخصیتی به طرز عجیبی ظاهر شد و از من عذرخواهی کرد به خاطر عمل ناپسند قبلی، در حالی که این اولین بار بود که او را در Dark Souls 3 ملاقات میکردم. بعداً متوجه شدم که او باید در یک نقطه خاص زودتر از آن زمان ظاهر میشد، اما به نظر میرسید که زمان خود را از دست داده است. شخصیتی دیگر که پس از صحبت با یک رهبر پیمان ظاهر شد، سوگند یاد کرد که از آن لحظه به بعد ما دشمن یکدیگر هستیم، در حالی که هیچگاه قبل از آن او را ملاقات نکرده بودم. حتی من جزء آن پیمان نبودم اگرچه پیوستن به یکی از هشت پیمان Dark Souls 3 به اندازه نصب یک نشان در فهرست اشیای موجود ساده شده، در اینجا این کار را نکرده بودم. اما به نظر میرسد برای این NPC دلخور، صحبت با رهبر کافی باشد.

هنر کشتن در Dark Souls 3
سختی و وحشیگری دنیای Dark Souls 3 و موجودات سرگردان در آن تنها با حرکات جدید و وحشیانهای که به نام هنرهای سلاح شناخته میشوند، مطابقت دارد. این حرکات تنوع و سبکی به سیستم مبارزه قوی بازی اضافه میکنند: یک لحظه با وزن ویرانگر شمشیر بزرگم دشمنان را خرد میکنم و لحظهای دیگر، آن تکه بزرگ فولاد منحنی را به یک پروپیلر شگفتانگیز تخریب تبدیل میکنم.
سلاحهای Dark Souls 3 تهاجمی و چندمنظوره هستند. اجرای این مهارتها از نقاط تمرکز (FP) استفاده میکند، نوار آبی جدیدی که زیر نوار HP و بالای نوار استقامت قرار دارد و همچنین به عنوان مانا برای جادوها و آتشافروزیها عمل میکند. هنگامی که FP تمام میشود، برخی از هنرهای سلاح، مانند پروپیلر شمشیر بزرگ (Exiled Greatsword واقعاً، حتماً از آن استفاده کنید)، شروع به هزینه استقامت میکنند که یک معامله منطقی و قابل قبول است. برخی دیگر از مهارتها، مانند نیزه الکتریکی که به شما این امکان را میدهد تا با یک انفجار الکتریکی به دشمنان حمله کنید، به شما اجازه میدهند تا حرکت را بدون آسیب عنصری انجام دهید تا زمانی که FP خود را بازیابی کنید، بنابراین تمام شدن FP ضروری نیست و روحیه شما را خراب نمیکند. اما این موضوع زمانی که شما جادوگر هستید، بسیار مهمتر میشود، زیرا تعداد بارهای جادو به FP بستگی دارد. اما سیستم واقعاً بیشتر از آنکه محدودکننده باشد، سخاوتمندانه است. این به خاطر وجود یک آیتم جدید قابل استفاده به نام Ashen Estus است که امکان بازیابی FP را فراهم میکند.
به طور کلی، Dark Souls 3 با سیستم مبارزهای پیچیده و عمیق، تجربهای را ارائه میدهد که بازیکن را به چالش میکشد و به تنوع در نبردها و استراتژیهای مختلف دعوت میکند. این ویژگیها به همراه داستانهای جذاب و شخصیتهای متنوع، دنیای بازی را به یک تجربه بینظیر و فراموشنشدنی تبدیل میکند.

بازیابی FP و اهمیت Ashen Estus
علاوه بر استراحت در کنار آتش، راه اصلی برای بازیابی FP استفاده از Ashen Estus است. با گفتگو با آهنگر در دنیای هاب، میتوان به راحتی تعداد دفعات استفاده از این فلاسکهای آبی را تخصیص داد. اگر حداکثر ۱۰ فلاسک داشته باشید (که با دادن Estus Shards موجود در جهان به آهنگر افزایش مییابد)، میتوانید پنج فلاسک را برای بازیابی سلامت و پنج فلاسک را برای Ashen Estus تعیین کنید. این تصمیم در هر زمانی قابل تغییر است. داشتن روشی برای شارژ FP در حین گشتوگذار به معنای آزادی بیشتر برای استفاده از جادوها و آتشافروزیهاست، که این فرصت بیشتری برای وابستگی به جادو فراهم میکند این خبر خوبی برای جادوگران است.
سلاحهای عجیب و شگفتانگیز
برخی از جذابترین هنرهای سلاح و یکی از چشمگیرترین پیشرفتها در مبارزات Dark Souls 3، از مجموعه سلاحهای دو دستی به دست میآید. یک سیستم منظم برای دو دستی کردن بیشتر ترکیبهای سلاح و یک زرادخانه عالی که بهطور خاص برای آن طراحی شده است، به این معنی است که اکنون واقعاً امکانپذیر است که یک ساختار دو دستی در Dark Souls داشته باشید. خطر نداشتن سپر همواره یکی از جذابترین جنبههای دو دستی کردن بوده و برخی از سلاحهای Dark Souls 3 به اندازهای تهاجمی و چندمنظوره هستند که حتی احساس نیاز به سپر را هم نخواهید داشت.
بهطور خاص، ترکیب یک شمشیر بزرگ و یک چاقو به شما این امکان را میدهد که چندین ضربه وسیع و چرخشی را اجرا کنید و گروهی از دشمنان را به عقب برانید قبل از اینکه یک ضربه نهایی و میانهای را وارد کنید. همچنین میتوان به سرعت در حین زنجیره حرکات، به دشمنان جدید قفل کنید و به افراد خطرناک یا آسیبپذیر در جمع توجه کنید تا اثر حملات خود را به حداکثر برسانید. این حمله را برای مواجهه با موقعیتهایی که یک گروه از دشمنان کوچک دور یک رهبر بزرگ و خطرناک حلقه زده بودند، رها کردم و بهطور همزمان به منیونها ضربه زدم قبل از اینکه آخرین ضربه سنگین را به دشمن اصلی در وسط اجرا کنم.

تنوع و خلاقیت در استفاده از سلاحها
فهرست بیپایان وحشتهای Dark Souls 3 با قدرت بیشتری حمله میکند و بعضی اوقات حتی سریعتر از قبل است. هنرهای سلاح همچنین استفاده از سپرها را لذتبخشتر میکنند و تنوع بیشتری به آنها اضافه میکنند. برخی سپرها از قابلیت پارری محروم هستند و با همان فرمان میتوانند بهطور سریع مهارت سلاح دست راست شما را اجرا کنند، بدون نیاز به دو دستی کردن آن بهطور دستی. برخی سپرها همچنین قادر به انجام حملات سپرزدن نیز هستند بله، این به این معنی است که میتوانید سپرهای بزرگ را نیز بهصورت دو دستی استفاده کنید. در واقع، میتوان تقریباً هر ترکیبی از سلاحها را با حرکات کامل دست راست و چپ دو دستی کرد، که این باعث میشود فرصتهای ساختهای شگفتانگیز و عجیب تقریباً بیپایان به نظر برسند.
این تنها به سلاحهای باس محدود نمیشود که با مهارتهای خاص خود به همراه مجموعههای جدید و بازگشتی از زرهها، این امکان را میدهد که نه تنها مانند شخصیتها و باسهای موردعلاقه خود به نظر برسید، بلکه حملات ویژه آنها را نیز اجرا کنید.
سلاحهای باس و تهیه آسان آنها
سلاحهای باس بهراحتی قابل ساخت هستند شخصیتی در دنیای هاب آنها را در ازای روحها (شامل روح باس) پس از دریافت یک آیتم که نسبتاً زود در اختیار شما قرار میگیرد، معامله میکند. یک روح باس میتواند چندین سلاح و حتی جادوها یا حلقهها تولید کند، بنابراین جمعآوری آنها بازیکن را به انجام چندین بازی ترغیب میکند. این همچنین انتخاب اینکه کدام سلاح را واقعاً بسازید را کمی سخت و حتی دلهرهآور میکند: پس از ایجاد یک آتشافروزی با صدای خندهدار از روح یک شیطان سرگردان، متوجه شدم که بهنوعی از حلقه هاول گذشتهام، که بار دیگر بار خود را افزایش میدهد این موضوع برای کاربرانی که زره و سلاحهای سنگین میپوشند، حیاتی است تا بتوانند آن رول سریع را حفظ کنند. بگذارید این اشتباه به عنوان هشدار برای دیگران باشد: سلاحهای باس خود را با دقت انتخاب کنید! (و به عشق هاول، آن حلقه را حتماً بگیرید.)
بهطور کلی، مواد titanite برای ارتقاء سلاحها در Dark Souls 3 بسیار فراوان است و به این معناست که بازیکنان میتوانند بدون نگرانی از کمبود منابع، سلاحهای خود را به سطح بالاتری ارتقاء دهند و از تنوع بیشتری در استراتژیهای مبارزه بهرهمند شوند.

دسترسی به سلاحهای متنوع و چالشهای جدید
داشتن دسترسی به زرادخانهای چندمنظوره از تخریب بسیار مفید است، زیرا فهرست بیپایان وحشتهای Dark Souls 3 به شدت و گاهی حتی سریعتر از همیشه حمله میکنند. مهاجمان هوش مصنوعی، شخصیتهای خاصی که در مناطق خاصی ظاهر میشوند تا به نبرد بپردازند، با سرعت و تهاجم یک بازیکن حرفهای PvP به میدان بازمیگردند. نسبت به بازیهای قبلی Souls، دشمنان در این نسخه بهطرز غیرمعمولی شلوغ و چابک هستند. این امر چالشی جدید اما خوشایند را به بازی اضافه کرده و فرصتهای عالی برای بهرهبرداری حداکثری از هنرهای سلاح ایجاد میکند. رویکردی محتاطانهتر و برنامهریزیشدهتر در مواجهه با شرایط مبارزه، بیش از پیش احساس میشود.
بهعلاوه استراتژیهای معمول پنهان شدن پشت سپر، جلب توجه یک دشمن در هر بار با کمان کوتاه که اکنون خوشایندتر و سریعتر شده است، و رفتن برای حمله از پشت برای خاتمه دادن به نبرد زمان بیشتری برای مشاهده محیط و اطمینان از شناخت خروجیها صرف میشود. در چندین مورد، خطی بیرحم از شوالیهها که با ضربات سپر و هنرهای سلاح به نبرد میپرداختند، وادار به فرار به سمت نزدیکترین آتش شده است تا بعداً به مواجهه با آنها پرداخته شود. همچنین چندین نوع سلاح برای مقابله با تمام انواع شرایط تقویت شدهاند. مواد titanite مورد استفاده برای ارتقاء سلاحها در Dark Souls 3 بسیار فراوان هستند، بنابراین نیازی به جمعآوری منابع اضافی برای حفظ این گزینههای آماده نیست.
لردهای خاکستر
Dark Souls 3 بهطرز قابل توجهی با ساختار نبردهای باس آزمایش میکند که نتیجهای مختلط به همراه دارد. بهعنوان مثال، بیشتر نبردهای باس دارای دو فاز هستند، بههمین دلیل که حرکات جدید و گاهی یک نوار سلامتی جدید در میانه نبرد ظاهر میشود تا تنش را بالا نگه دارد و از سستی در تاکتیکها جلوگیری کند.
بیشتر نبردها چالشهای سرگرمکنندهای به همراه دارند. در حالی که بیشتر نبردهای باس بهصورت سنتی و مشابه با نبردهای Dark Souls شامل ضربات، سپرها و رولها هستند، برخی باسها نقاط ضعف مناسبی دارند که باید به آنها حمله کرد تا آسیب وارد شود، یا نیاز به کمی معما برای نابودی دارند. این رویکرد آزمایشی به باسها همواره از نظر مفهوم جالب بوده است، اما بیشتر اوقات به نبردهایی ناامیدکننده یا ضدقهرمان منجر شده است. از بین بردن یک غول بزرگ در چهار ضربه، هدر دادن طراحی شگفتانگیز یک باس است، حتی اگر روش انجام آن جالب باشد و زمانی که بدانید چگونه این کار را انجام دهید، آن باس دیگر هرگز تهدید واقعی نخواهد بود.
با این حال، Dark Souls 3 کمبودی از طراحیهای شگفتانگیز باسها ندارد که از باشکوه تا ترسناک متغیرند. برخی از آنها به اندازهای باعث شگفتی و وحشت در تفسیر داستان خود میشوند که برخی دیگر از جنبهها، مانند موسیقی و شرایط، را نیز تحت تأثیر قرار میدهند و اکثر آنها نبردهایی هیجانانگیز و دشوار دارند. اما افت فریمها در برخی از این نبردها بهطرز ناخوشایندی بازمیگردد و باعث میشود که تمام هیجان گاهی اوقات دشوار به نظر برسد.

ارزش واقعی Embers
اکثر باسها بهخوبی چالشبرانگیز هستند و برخی از این نبردها احساس میکنند که به حدی برتری وجود دارد که مجبور به استفاده از یکی دیگر از مکانیکهای جدید Dark Souls 3 شوند. Embers، معادل Dark Souls 1 Humanity، شخصیت شما را از وضعیت Unkindled به Kindled تبدیل میکند که دسترسی به ویژگیهای آنلاین را فراهم کرده و اثر آتشین جذابی به زره شما میبخشد. مشابه سیستم Body/Soul Form در Demon’s Souls، بودن در حالت Kindled همچنین افزایش HP را به ارمغان میآورد که در صورت مرگ از دست میرود. این افزایش HP بیشتر بهعنوان پاداشی برای Kindled بودن (که بهطور خودکار هنگام شکست یک باس بهدست میآید) عمل میکند تا جریمهای برای Unkindled بودن. این افزایش HP بهویژه در نبردهای دشوار بسیار کارآمد است، اما برای همه آنها ضروری نیست.
واقعیت واقعی Embers در نیاز به استفاده از ویژگیهای آنلاین نهفته است. تمامی باسها در نخستین دور از بازی بهصورت انفرادی شکست داده شدند، اما چند آزمایش با حالت co-op و تطابق رمز عبور نشان داد که وارد شدن به نبردها با دوستان سریع، آسان و سرگرمکننده است. بنابراین، نگهداشتن Embers برای حالت چندنفره مهم است. در طول بازی هیچگاه از Embers خالی نشدم و حتی اگر اینگونه میشد، چند دشمن آنها را رها میکنند و برخی از بازرگانان در هاب تعداد محدودی از آنها را میفروشند.

نتیجهگیری
اگر Dark Souls 3 واقعاً آخرین نسخه از این سری باشد، بهطور شایستهای وداعی با عظمت را رقم میزند. هنرهای سلاح امکان حرکات جدید و متنوع را بدون خدشهدار کردن خلوص سیستم مبارزه فراهم میکنند. مکانهای شگفتانگیز Lothric صحنههای بصری خیرهکنندهای برای کاوشهای سخت و نبردهای شدید با گروهی از دشمنان مرگبار و باسهای حتی خطرناکتر ایجاد میکند. اگرچه همه تغییرات ریسکی بهخوبی عمل نمیکنند، اما Dark Souls 3 یک سفر قوی و دنبالهای است که این سری بهحق شایستهاش است.