معرفی کتاب «فرار از یقین» 
نویسنده: میثم موسوی | زبان: فارسی | تعداد صفحات: 86 | قالب فایل: PDF
دانلودکتاب «فرار از یقین»
سفری میان شعر، فلسفه و داستان
«فرار از یقین» فقط یک مجموعه داستان نیست؛ دریچهایست به دنیایی درونگرایانه و پر از پرسشهای فلسفی، رویاهای شاعرانه و تجربههای انسانمحور. این کتاب تلفیقیست از یک جستار تأملبرانگیز و چهار داستان کوتاه که هر یک به شیوهای خاص، مخاطب را به تفکر وادار میکند.
از یقین تا شک، از منطق تا شهود
عنوان کتاب – فرار از یقین – خود گویای محتوای عمیق آن است. این اثر ما را به دلِ مفهومی میبرد که همواره ذهن اندیشمندان، شاعران و فلاسفه را درگیر کرده: مرز ناپیدای میان یقین و شک، دانستن و ندانستن.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«همواره با خود زمزمه میکنم: تا بدانجا رسید دانشِ من که بدانم همی که نادانم…»
این زمزمه، تنها یک بازگویی از حکمت کهن نیست، بلکه فریادیست از ژرفای درون نویسنده که میان دانایی و حیرت سرگردان است.
چهار داستان کوتاه با رنگ و بوی فلسفی
محتوای کتاب شامل یک جستار اصلی با عنوان «فرار از یقین» و چهار داستان دیگر است:
- جمع اضداد
- حج تقدیمی
- عالیجناب
- یک فنجان فلسفه
هر داستان به شیوهای شاعرانه، اما در عین حال فلسفی و گاهی سورئال، ما را وارد جهانی تازه میکند. جهانی که در آن مرز میان خواب و بیداری، واقعیت و خیال، شرق و غرب، انسان ایرانی و متفکر لهستانی محو میشود.
ابوشکور یا شیمبورسکا؟
در یکی از زیباترین لحظات کتاب، راوی چنین میگوید:
«من، یکی از شاعران بلخ در قرن چهارم هجری هستم. من، ابوشکور بلخیام، که شبی در خواب دید به ویسواوا شیمبورسکا تبدیل شده است! حال نمیدانم ابوشکورم که در رویا خود را شاعری لهستانی دیده است یا شیمبورسکا هستم که در رویایی دیگر خود را ابوشکور میبیند.»
این فراز، نه فقط نشانی از نبوغ ادبی نویسنده، بلکه دعوتیست به نگاهی بینافرهنگی به هویت، زبان، و خیال.
چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
- اگر از خواندن متنهای فلسفی و دروننگر لذت میبرید
- اگر به روایتهایی با لایههای معنایی چندگانه علاقهمند هستید
- اگر دوست دارید ادبیات را در پیوند با فلسفه و شعر تجربه کنید
این کتاب برای شماست. در فقط 86 صفحه و حدود 700 کیلوبایت، دنیایی از اندیشه و احساس فشرده شده است که میتواند در ذهنتان باقی بماند.